زندگی من☆ علی جانم

اوایل بارداریم

گویند سلام طلائی ترین کلید برای صعود به تالار آشنایی هاست پس صمیمی ترین سلام تقدیم تو باد سلام برتو که محکوم به دوست داشتنی ... دوماه از زندگی مشترک من پدرت میگذشت که فهمیدم باردارم اما شک میکردم چون مخفیانه قرص استفاده میکردم پدرت صبح ازمحل کارش اومد گفت حاضر شو بریم ازمایش بدی خودم میترسیدم نکنه جدی باردار باشم ازمایش رو دادم گفتن ۴۵ دقیق امادست رفتیم یه پیتزایی خوردیم به پدرت گفتم اگه هیچ وقت حامله نشم چیکار میکنی ؟گفت تنهات نمیزارم حتما حکمت خداست اما من هر چی از خدا خواستم بهم داده میدونم یه پسرم بهم میده وقتی جواب ازمایش رو گرفتیم هیچوقت فراموش نمیکنم چقدر خوشحال شده بودانگار تو اوج خوشبختی بود ماه چهارم بودم که رفتیم برای تعیین جنس...
12 خرداد 1397
1